از فلق تا شفق زندگی ام

کاش روزها همیشه رنگی دگر داشت

شقایق ...

گلهای من

آی گلهای دشت بکر تنهایی من کجایید ؟!؟!؟!؟!
با توام شقایق !با تو ...
بیا و شین ات را بردار و قایقی برایم باش تا در رود سرخ گلبرگهایت ، غرق عشق شوم !!!
با توام مریم ! با تو ...
بیا و در هزار توی تنهایی من عطر گلبرگهایت را افشان کن ، تا من به هوای عطر تو در این هزار تو ، نام مادرم را همراه باشم ...
آی گل زیبای زندگی ام ! با توام با تو ...
بیا و لبخند شیرین مهربانت را قوت هر روز و هرشب من کن ، تا من به هوای لبخندت سرشار از امید و غنی از نشاط گردم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

می خواهمت ....

می خواهمت

تو را می خواهم ، با تمام وجودم !!!
نه این که گمان کنی گلی باشی و تو را تنها برای بوییدن بخواهم !!!
نه این که گمان کنی تندیس مقدس طاقچه ی اتاقم باشی و تو را برای عبادت بخواهم !!!
نه این که گمان کنی شیرینی حلوای دست پخت مادرم باشی و تو را برای طعم شیرینت بخواهم !!!
نه اینکه گمان کنی داستان عاشقانه ای باشی و تو را برای خلوت شبهای تنهایی ام بخواهم !!!
......
تو را می خواهم ...
چون ذره ای از وجود من می باشی !!!
چگونه کسی وجودش را دور از خود می بیند ؟!؟!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

یاد تو

یاد تو

امروز در فضای انبوه ذهنم ...
در بین این همه غم و شادی وجود من ...
عطر یاد تو جلوه ای بس زیبا دارد ...!!!

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

سقف اتاق

آی آسمان

آی آسمان !!!با توام با تو 
امشب سقف اتاقم، ماهت را به میهمانی می خواند... 
دروازه ی ورود ماهتابت ، پنجره ی کوچک اتاقم خواهد بود و جایگاهی به زیبایی دیدگان خیره شده به نور سرد و پر انرژی زیبای ماه برای او نخواهم داشت ...
می خواهم در زیر سقف کوتاه اتاقم ، اما در پرتو نور ماهت ، رقص سماء را هدیه به سمائیان کنم ...
پس تو هم با ماهت به کلبه ی من بیا ...

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

رد تو

روزنه های بسته

روزنه های دلم بسته شده 
انگار ، هوا ، هوای نفس نیست 
می ترسم از نوشتن و ننوشتن 
هنوز بوی تو 
رد تو 
کلام تو در حرف به حرف نوشته هایم به اوج می رسد 
می خواهم خودم باشم 

تنها با تمام تنها بودنم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

برای دوست گمشده ام

نفس هایت

صدای نفس هایت را که می شنوم 
چشمانم دنیا را جور دیگری برایم به تصویر می کشند 
آرام جان !!!
تو خود می دانی چقدر برایم دوست داشتنی هستنی 
اگر می نویسم 
به خاطر وجود توست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

انتظار

کاش می شد انتظار را معنا کرد !!!!!!!!!!!!!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

آخرین نامه و اولین نامه

مدتها بود به نگارش لحظاتی که مدام در ذهنم می گشت مشغول بودم

به امید روزی که کتابچه ی نامه های من به تو تنها برای تو « تویی که همراه و دوست واقعی من بودی «به انتشار در آید

اما امروز آخرین نامه ی سال 95 خود را با شادباش پایانی شیرین برای سال 95 و شروعی شیرین تر برای سالی که در پیش رو داری آغاز می کنم

شاید هر کس دیگری به جای من بود هم اکنون تو را و یاد تو را در اعماق خاطراتش مدفون می کرد

اما من بعد از گذشت 40 سال از لحظاتی که خداوند برایم مقدر کرده است با بودنت جور دیگری تمرین بودن کرده ام و با نبودنت شادی های کوچکم را به سخره نگرفته ام و درسهایت را مرور کردم

دوست خوبم

از اینکه هر لحظه در تلاش بودی شادی هایم را هر چند کوچک هر چند بزرگ غنیمت بشمارم همان طور که غم هایم را نباید جدی بگیرم سپاسگزارم

بودنت را غنیمت می شمارم و نبودنت را در پشت پرده ی شادی های کوچکم پنهان

هر جا باشی عزیزی

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

یاد ایام

چه تفاوت عمیقی نهفته در عاشق بودن و دوست داشتن است ....

عاشق که باشی با کوچکترین سوء تفاهمی  به راحتی از عشق می گذری ؟!؟!

اما وقتی حس دوست داشتن در وجودت رخنه کند تنها از خود می گذری ...؟!؟!

 

دلم تنگ بود 

تنگ روزایی که حس دوست داشتنت چنان وجودم را لبریز از احساس می کرد که صدای رقص حرف حرف نوشته هایم ، عرش را به لرزه در می آورد broken heart

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

عطر صدای تو

شاید زورم به تو هرگز نرسد 

ولی عطر خوش صدایت را همیشه در وجودم پنهان خواهم کرد 

نادیا نوشت : 

دل که تنگ بشه خودش واسه خودش می نویسه 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰