گاهی لجظه هایی در زندگی ام رقم می خورد که زخم نبودنت به بدترین شکل سرباز میکند 

همین دیروز ..آری همین دیروز دیروز... وقتی یک بار دیگر مرا با کتاب شفا زیر سوال برد ، تنها اسم تو مرهم زخمی شد که به دلم افتاده بود 

تنها با خود یک جمله گفتم کاش بود....

راستی چقدر خوب است که دیگر دایم از صفحات شیشه ای برای یاری رساندن به چشم هایم بهره می برم .....بین خودمان باشد ....اشک هایم دیروز زیر آنها پنهان شد کسی نفهمید چشم هایم نم پس داده اند ...بیشتر از توهینی که به من شد ....زخم نبودنت مرا آزار داد ....