دلتنگم ..همانند ماهی کوچکی که در تنگ آبی گرفتار شده و تنها به هوای زنده بودن در آن مانده است

 

 

دلتنگم ...چنان دلتنگ که با شنیدن صدای آواز هر پرنده ای ، آرامش صدای تو برایم تکرار می شود

 

 

دلتنگم ...چنان دلتنگ که با هر زلالی آبی ، صافی و زلالی دل پاک تو برایم مرور می گردد

 

 

دلتنگم ، اما با تمام دلتنگ ی ام ، حس بودنت را در تمام  لحظه های سخت  زندگی ام  مرور کرده ام

 

 

و این ذره ای از بار دلتنگی ام را گاهی می کاهد

 

 

کاش می دانستی بعد از آن دوران موهایم به سفیدی گراییده اند و تنها سفیدی موهایم ، آیینه ی  شفاف روزگار سخت من شده است

 

 

اما من امید به دنیا آمده ام ، با امید زیسته ام و همراه امید هم می روم

 

 

 

کاش می دانستی حال دلم را ....